loading...
سايت کمپسا|مدل های لباس مجلسی,مدل لباس شب,مدل مانتو ايرانی
آخرین ارسال های انجمن
campsa بازدید : 332 دوشنبه 24 شهریور 1393 نظرات (0)
اس ام اس Love جدید 2015

اس ام اس Love جدید | www.aks-sms.rzb.ir

کاش
صدای بعضی آدما رو میشد بوسید
مخصوصا وقتی که اسمتو صدا میزنن


گاهى اوقات آدم ها زیبا هستند
نه در چهره..
نه در چیزهایى که دارند.
حتى نه در حرفهایى که مى زنند..
فقط و فقط در چیزى که هستند


پیام امد دوست داشتن را چی کسی است لایق
پاسخ دادم انکه یادت می کند در هر دقایق


به یادتم
حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ در حسرت یافتنت تمام دنیا را قدم بزنم


آهای لعنتی
قلبم سنگینی میکند
به گمانم داری روی احساسم راه میروی


من تو را هرشب احساس میکنم
پشت درهای بسته امید
تو مرا از یاد برده ای درمیان شعله های روشن گناه
بین حس پاک من ونگاه سرد تو
فاصله تا کجا

دلم احساس غم دارد
در این انبوه ویرانى
کمى تا قسمتى ابرى
و شاید باز بارانى


ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺩﻟﺖ ﭘﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﻧﺘﻮﻧﯽ
ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺰﻧﯽ؟؟؟؟
ﻧﺎ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺷﮑﺖ ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺸﻪ
ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﯽ


دل ز خامی ها فریب چشم شهلا میخورد  ساده دل در زندگی از این و آن پا میخورد


ﻫﺮ ﺷﻌﺮ
ﮔﺮﯾﺰ ﺍﺯ ﯾﮏ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﻮﺩ
ﻫﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ
ﮔﺮﯾﺰ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﺩ
ﻭ ﻫﺮ ﻋﺸﻖ
ﮔﺮﯾﺰ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻋﻤﯿﻖ
ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﺗﻮ
ﻫﯿﭻ ﮔﺮﯾﺰﮔﺎﻫﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ


به یادتم
حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ در حسرت یافتنت تمام دنیا را قدم بزنم


گربه ای بازیگوش
با کلاف دلم
این روزها
بازی میکند


مرا اینگونه باور کن :
کمی خسته کمی تنها
کمی از یاد رفته کمی مغرور
کمی بی کس  کمی گستاخ
کمی سر خوش
کمی.. کمی باور کردنم سخته ؟؟


در دلم مراسم ختمی به پاست..
تحقیق کردم.
آری
بعد از تو
احساسم مرد


بر انگشتی از دست کوچکش حلقه ای نشسته حلقه بندگی کسی که برایش انتخاب کرده اند؛بده بستان ها و معاملاتشان مهم تر از احساس قلبی اوست


بی احساس ترین آدم ها
با احساسی ترین جملات احساس تو را به بازی میگیرند


گاهی جایه بعضی از ‘نوازش’ ها میتوانند یک عمر رویه بدنت میماند مثل وقتایی که پدرها با وجود همه ی خستگی هاشون نوازشت میکنند


نمیدانم بگویم بمان یا برو ؟؟؟ چرا که باور کرده ام به هیچ فعلی پایبند نیستی


به مادر قول داده بود برمی گردد
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد
لبخند تلخی زد و گفت:بچم سرش میرفت اما قولش نمی رفت


دست من بود روزای بارونی رو حکومت نظامی اعلام می کردم
هیشکی حق نداشت پاشو از خونه ش بذاره بیرون الا عاشقای دل سوخته


ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﻝ ﺳﯿﺮ
ﭼﺸﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﯿﻨﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻭ ﺑﮕﻮ:
ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺧﻮﺑﯽ؟ﺩﻝ ﻣﻦ ﺗﻨﮓ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻠﺦ ﻧﮕﺮﺩﺩ ﺩﻧﯿﺎ


حالا که رفته ای
ساعتها به این می اندیشم
که چرا زنده ام هنوز؟
مگر نگفته بودم که بی تو میمیرم؟
خدا یادش رفته است مرا بکشد؟
یا تو قرار است برگردی عزیز؟


به خودم حسودی میکنم گاهی
که هیچکس اندازه ی من تورادوست ندارد


زندگی همهمه ی مبهمی از رد شدن خاطره هاست‎
هر کجا خندیدیم,
زندگی هم آنجاست


امشب
قطره اشکی که از من چکید
حاصل جور فراق تو بود که از قلبم دمید


آرام مینشینم
پر از سکوت
و ته مانده ای صبر
زخم هایی ک بر دلم گذاشته ای
سرمایه ای است ک با یک دنیا هم عوض نمیکنم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1325
  • کل نظرات : 102
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 301
  • آی پی امروز : 217
  • آی پی دیروز : 269
  • بازدید امروز : 588
  • باردید دیروز : 668
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,262
  • بازدید ماه : 8,731
  • بازدید سال : 90,672
  • بازدید کلی : 6,405,098